مــرا بـالـی اسـت از پـرواز مـانـده

 قـدمهـایی اسـت در آغـاز مـانــده

 شهیــدان! دستهایم را بگیـریـــــــد

 منــم همـــراهِ از ره بــاز مـانــــــده

ما خون دلها خشورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود!
من آنروز یک عشق داشتم؛ پیروزی یا شهادت،

بعضی ها امروز هر ساعت، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند

و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!
من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم

و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی!
من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم،

بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند

که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند!

من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم:

خدا قوت، نه خسته برادر!، بعضی ها امروز برای طرح دوستی، فقط با عجله از همه می پرسند: ASL؟




برچسب ها : شهدا.حجاب. جنگ نرم.شهید.  ,


 نوشته شده در  یکشنبه 93/8/11ساعت  10:54 صبح